عنوان: آیا رعایت علم تجوید در نماز لازم است
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

بحث امروز به بعد راجع به علم تجوید است، که مرحوم سیّد بیش از ده فرع راجع به این علم تجوید صحبت کردند.

تجوید از باب فصاحت و بلاغت است. به کسی که خوب و بی­غلط و به جا صحبت کند، مُجَوَّد می­گویند؛ یعنی کسی که در کلماتش تجوید دارد. به عبارت دیگر فصاحت و بلاغت دارد.

ما در ادبیّت، در مُطوّل که کتاب خوبی بود، ولی از دست دادیم؛ راجع به فصاحت، یعنی خوب صحبت کردن؛ راجع به بلاغت، یعنی به جا صحبت کردن، قواعدی را خواندیم. در ادبیت به این، فصاحت و بلاغت می­گویند. در فقه به آن، تجوید می­گویند و علمی هم راجع به تجوید آوردند. اگر مطالعه کرده باشید، کتاب تجویدی راجع به قرآن نوشته شده است. آن وقتها که جلسۀ قرآن داشتند، مخصوصاً در ماه مبارک رمضان، علاوه بر اینکه غلطها را می­گفتند و تصحیح می­کردند، قاعدۀ یرملون و قاعدۀ تجوید هم می­گفتند؛ و این کم کم ضعیف شده است.

مرحوم سیّد از اینجا شروع می­کنند و می­فرمایند:

مسئله 37:

لو أخلّ بشیء من الکلمات أو الحروف، أو بدّل حرفاً بحرف‏ ‏حتّی الضاد بالظاء أو العکس بطلت، وکذا لو أخلّ بحرکة بناء أو إعراب أو مدّ واجب ‏أو تشدید أو سکون لازم، وکذا لو أخرج حرفاً من غیر مخرجه بحیث‏ ‏یخرج عن صدق ذلک الحرف فی عرف العرب.‏

اگر کلمات و حروف را جا به جا گفت، نمازش باطل است. باید مخارج را نیز مراعات کند و بداند «ذ» در «الذین» از سر زبان باشد. و خوب است که زبان کمی از دندانها بیرون بیاید. و یا در «ض» در «والضالین» کنار زبان به کنار دندانهای آسیابی بخورد. و یا اینکه در کلمۀ «ظ» در مقابل «ط»، سر زبان به سق بخورد. همۀ اینها باید مراعات شود.

تجوید را منقسم کردند به سه قسم:

1ـ تجوید عالی

تجویدی که اهل تجوید، آن را می­پسندند. و اینهایی که مرحوم سیّد گفتند، تجوید عالی است. معنایش اینست که «سین» بسم الله الرحمن الرحیم و «حاء» رحمن و رحیم، باید در مخرج گفته شود. یا «والذین» به سر زبان گفته شود و در «والضالین» کنار زبان به کنار دندانهای آسیابی بخورد؛ و بالاخره همۀ حروف مخرج دارد و باید حروف را با مخرجش ادا کرد. یا اینکه به اندازۀ یک نفس بین دو جمله را فاصله بیندازد؛ و بالاخره قرآن را بخواند، آنطور که در علم تجوید است.

بسیاری از فقهاء این را واجب و لازم می­دانند و یاد گرفتن علم تجوید را مثل یاد گرفتن اصل حمد و سوره و نماز را واجب می­دانند.

2ـ قسم دوم در تجوید اینست که غلط داشته باشد، و مراعات کلمات را نکند. مرحوم سیّد در اینجا مثال می­زند و می­فرمایند: «لو أخلّ بشیء من الکلمات أو الحروف، أو بدّل حرفاً بحرف‏ ‏حتّی الضاد بالظاء أو العکس بطلت، وکذا لو أخلّ بحرکة بناء أو إعراب أو مدّ واجب ‏أو تشدید أو سکون لازم، وکذا لو أخرج حرفاً من غیر مخرجه بحیث‏ ‏یخرج عن صدق ذلک الحرف فی عرف العرب».

بنابراین مشهور در بین بزرگان اینست که قسم اول از تجوید واجب است و سابقاً گفتیم همانطور که باید نماز را یاد بگیرد، تجوید را هم باید یاد بگیرد.

قسم دوم هم اینست که غلط بخواند و اصلاً علم تجوید را نداند. مثلاً «ح» اصلاً در حلق گفته نشود و یا مخارج به جا گفته نشود. به این تجوید غلط در مقابل تجوید صحیح می­گویند و همچنین می­گویند اگر به جا آورده نشد، نماز باطل است.

3ـ قسم سوم که قول مشهوری شده، در میان متأخرین، که معمولاً صاحب عروه در اینجا اشاره می­کند و بعد هم درباره­اش صحبت می­کند که کلمات، عرفاً با هم تفاوت داشته باشد؛ ولو اینکه مراعات تجوید هم نشود. حمد و سوره را به گونه­ای می­خواند که بین ضاد و ظاء و بین سین و صاد و بین ذال و ضاد، مراعات تجوید نشده، اما عرفاً به این نماز صحیح می­گویند. می­فرمایند این کفایت می­کند.

مرحوم سیّد مثل اینکه دیدند اگر بخواهند بگویند حروفات از مخرج ادا شود، نمازهای مردم باطل است؛ لذا یک دفعه از زمین به آسمان آمدند و گفتند همین مقدار که عربی صحیح گفته شود و به او بگویند نماز صحیح خوانده، کفایت می­کند. عربها نیز در حرفهایشان مراعات تجوید ندارند بلکه مراعات تفهیم و تفهّم دارند و این مراعات تفهیم و تفهّم، کفایت می­کند؛ ولو اینکه حروف از مخارج گفته نشود، اما از نظر عرف، حمد و سوره صحیح باشد، کفایت می­کند. تقریباً تجوید را منقسم کردند به سه قسم. یکی از اخصّ مردم است، یکی از لاابالی­ها است و یکی هم از عموم و متوسط است و می­گویند عموم و متوسط کفایت می­کند. اگر حرف مرحوم سیّد درست باشد، نمازهای نود درصد مردم درست است؛ وقتی نماز می­خواند، خود به خود ولو به قرینۀ قبل و بعد، معلوم می­شود که چه می­گوید. مثلاً در «غیرالمغضوب» ولو اینکه غیر را از ته حلق نگوید، ولی مردم می­فهمند که «غیرالمغضوب» یعنی چه. عرف هم می­فهمد که این می­گوید خدایا مرا گمراه نکن و چنانچه کفار گمراه شدند، من گمراه نشوم. می­گویند این کفایت می‌کند.

اگر شما این تجوید سوم را بگیرید، یعنی غلط نه و تجوید هم نه، بلکه بین تصحیح عرفی را بگویید، نود درصد مردم نمازشان درست است. و اما اگر بخواهید حرف اول را بزنید، نماز نود درصد مردم غلط است. معمولاً مردم اصلاً علم تجوید را نمی­فهمند که به آنها بگوییم «ح» در الرحمن باید در حلق گفته شود و یا در «والضالین» کنار زبان به کنار دندانها بخورد. اصلاً این چیزها را یاد نگرفتند و نماز می­خوانند. عرف می­­گوید این نماز صحیح است؛ به این معنا که از قبل و بعد این کلمات فهمیده می­شود که می­گوید «ذال» یا «ضاد» بگوید؛ ولو اینکه علم تجوید بلد نیست اما بالاخره یاد گرفته در نماز این حروفات با هم تفاوت دارد و هرکدام معنای خودش را می­دهد و این کفایت می­کند.

اگر این حرف سوم مرحوم سید را بزنیم، که مشهور در میان فقها نیز همین است، آنگاه نماز مردم را درست می­کنیم؛ و اما اگر در علم تجوید و وجوب مراعات تجوید رفتیم، نود درصد مردم حمد و سوره­شان با تجوید اصطلاحی نیست؛ لذا آن کلمات اول مرحوم سیّد خیلی مشکل می­کند و آن حرف آخر مرحوم سیّد، خیلی عالی می­کند. حرف اول مرحوم سیّد، نود درصد حمد و سوره­ها را غلط می‌داند و حرف آخر مرحوم سیّد، نود درصد حمد و سوره­ها را صحیح می­داند.

اگر مردم در شبانه روز، ده دقیقه حواسشان را صرف نمازشان کنند، خوب می­توانند نماز با تجوید بخوانند. حتی اگر سواد هم نداشته باشد. همینطور که سابقاً فرمودند، تعلّم نماز واجب است و ما هم گفتیم از باب مقدمۀ واجب، واجب است. اگر تجوید لازم باشد، از باب مقدمۀ واجب، مردم باید به دنبال علم تجوید روند. همینطور که به دنبال یاد گرفتن حمد و سوره می­روند، باید به دنبال حمد و سورۀ صحیح و با تجوید بروند. و اما یاد گرفتن حمد و سوره و یاد گرفتن از اول نماز تا آخر نماز واجب است به وجوب مقدمی؛ و اگر نخواند، نماز باطل است. اما اگر تجوید را مراعات نکرد درحالی که می­توانست مراعات کند، نماز باطل نیست؛ برای اینکه اگر بخواهیم بگوییم باطل است، آنگاه نود درصد نمازها باطل است. معمولاً مردم می­گویند «سبحان ربی العظیم و بحمده»، و اما معمولاً نمی­دانند زبانشان را کجای دهان بگذارند تا «العظیم» گفته شود؛ لذا حرف مرحوم سیّد خوب است و دیگران هم متابعت از مرحوم سیّد کردند و یا سیّد از آنها متابعت کرده است و درحالی که علم تجوید را خیلی بالا می­داند، اما ناگهان پایین می­آید و می­گوید حمد و سوره­ای بخوان که مردم بگویند صحیح است، ولو اینکه تجوید مراعات نشود، کفایت می­کند، برای اینکه نود درصد مردم نماز صحیح می­خوانند اما نماز بدون تجوید می­خوانند و اگر بگوییم نماز باطل است، باید بگوییم نماز همه باطل است.

چیزی که باید به آن توجه داشته باشیم، اینست که این حرفها اصلاً در کلمات اهل بیت «سلام­الله­علیهم» نیامده است. یعنی مرحوم سیّد بیست فرع در اینجا گفتند و همه را برمی­گردانند به عرف، اما یک روایت نداریم که مثلاً بگوید مخرج «ضاد» یا «ذال» چیست. شما عزیزان می­فرمایید اگر چیزی عام البلوا شد، اما ائمۀ طاهرین «سلام­الله­علیهم» روی آن صحبت نکردند، دلیل بر عدم وجوب است؛ لذا شما دارید که نماز صحیح بخواند اما ندارید که نماز با تجوید بخوان و یک روایت راجع به علم تجوید نداریم. همین که روایت نیست، برمی­گردد به اینکه ما نماز را صحیح بخوانیم، یعنی عرب بگوید این نماز درست است؛ حال در «ضاد» کنار زبان به کنار دندانها بخورد یا نخورد و یا «ذال» سر زبان گفته شود یا گفته نشود و یا در «العظیم» سر زبان به سق بخورد. بنابراین معنای اینکه نماز صحیح بخوان، اینست که عرب بگوید این نماز صحیح است. خود عربها هم در صحبتهایشان اصلاً مراعات مخارج نمی­کنند و همینطور که مراعات نمی­کنند و واجبات را به جا می­آورند، دلیل بر اینست که علم تجوید از محسنات است و از واجبات نیست.

مسئله فوق­العاده به درد بخور است و علمای تجوید افراطگریهای عجیبی در مسئله جلو آوردند و عجب اینجاست که بعضی از طلبه­ها دور افتادند و حمد و سورۀ ائمۀ جماعات را باطل کردند و بالاخره می­گویند حمد و سورۀ این آقا باطل است پس نماز خواندن پشت سر او باطل است، برای اینکه در «والضالین» زبان را به کنار دندانهای آسیابی نیاورده و یا در «والضالین» باید چهار مد بکشد اما نکشیده، بنابراین نمازش باطل است. بالاخره بلوایی راه انداختند، و همه به این حرفها دامن می­زنند.

صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد