عنوان: پوشش بدن زن در نماز
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

فصل:فی الستر و الساتر

‏‏ ‏‏‏ویجب ستر المرأة تمام ‏ ‏بدنها عمّن عدا الزوج و المحارم إلّا الوجه و الکفّین مع عدم التلذّذ و الریبة، ‏و أمّا معهما فیجب الستر، ویحرم النظر حتّی بالنسبة إلی المحارم، وبالنسبة إلی ‏الوجه و الکفّین،والأحوط سترها عن المحارم من السرّة إلی الرکبة مطلقاً، کما ‏ أنّ الأحوط ستر الوجه و الکفّین عن غیر المحارم مطلقاً.‏

زن باید تمام بدنش را از نامحرم بپوشاند، به غیر از صورت و کفین، یعنی دو دست تا مچ. این دو را هم اگر احتمال شهوت و مفسده‌ای در کار باشد، باید بپوشاند؛ حتی از محارم. و اما اگر مفسده در کار نباشد، نگاه شهوت‌آمیز هم به او نشود و برای خودش هم باز بودن صورت شهوت نداشته باشد، جایز است.

فرمایش مرحوم سید، اینکه «ویجب ستر المرأة تمام ‏ ‏بدنها عمّن عدا الزوج و المحارم»، ضرورت در اسلام است و همه حرفی در آن ندارند. و اما در «إلّا الوجه و الکفّین مع عدم التلذّذ و الریبة، ‏و أمّا معهما فیجب الستر، ویحرم النظر حتّی بالنسبة إلی المحارم، وبالنسبة إلی ‏الوجه و الکفّین» اگر احتمال شهوت و مفسده باشد، همۀ محشین بر عروه هم حرفی در آن ندارند و ضرورت در فقه ما نیز هست.

اما آیا قضیۀ «إلّا الوجه و الکفّین» بدون مفسده و ریبه و بدون شهوت، جایز هست یا نه؟! مرحوم سید می‌فرمایند جایز است اما معمولاً محشین بر عروه احتیاط واجب کردند. اگر مطالعه کرده باشید، کم است در بین محشین بر عروه که حرف مرحوم سید را امضا کرده باشند. غالباً با احوط واجب از مسئله گذشتند. لذا از مسائل مشکل در فقه ما همین جمله است. در اینکه زن باید سر تا پا در مقابل نامحرم پوشیده باشد، حرفی نیست و در فقه ما ضرورت است. در اینکه نظر شهوت‌‌آمیز یا نمایاندن وجه و صورت در حالی که احتمال مفسده هست، جایز نیست، تقریباً ضرورت در فقه ماست و حرفی در آن نیست. حرفی که هست راجع به وجه و کفین، آیا اگر نپوشاند و بنمایاند، جایز است یا نه؟! ریبه‌ای هم در کار نیست، یعنی کسی نگاه شهوت‌آمیز نمی‌کند و احتمال مفسده هم نیست و خودش هم برای اینکه خودنمایی کند و برای اینکه احتمال مفسده‌ای باشد، باید وجه و کفین را هم بپوشاند، تقریباً یک ضرورت در فقه ماست و ندیدیم از قدماء و متأخرین و از محشین بر عروه که کسی در این حرفها اشکال کند. فقط راجع به وجه و کفین، اگر احتمال مفسده نباشد و راجع به وجه و کفین، اگر شهوتی در کار نباشد، وجه و کفین بدون ریبه و شهوت باشد؛ آیا جایز است این زن صورت و دو دست تا مچ را بپوشاند یا نه؟!

مرحوم سید اینجا می‌فرمایند که می‌شود پوشاند، «ویجب ستر المرأة تمام ‏ ‏بدنها عمّن عدا الزوج و المحارم إلّا الوجه و الکفّین مع عدم التلذّذ و الریبة». می‌بیند که کسی نیست که با شهوت به صورت و دستهایش نگاه کند و خودش را هم نمی‌نمایاند و احتمال مفسده نیست. مرحوم سید می‌فرمایند این جایز است. اما محشین بر عروه می‌فرمایند این هم جایز نیست. لذا محشین بر عروه یا با فتوا یا احتیاط واجب می‌فرمایند: «ویجب ستر المرأة تمام ‏ ‏بدنها عمّن عدا الزوج و المحارم». مطلقا یا فتوا می‌دهند و یا احتیاط واجب می‌کنند در مقابل سید در عروه. بله، بعضی از بزرگان هم بر حرف مرحوم سید حاشیه ندارند، یعنی ما حرف مرحوم سید را قبول داریم. اما این حرف با این دو قیدی که می‌آید خیلی کم اتفاق می‌افتد، مخصوصاً در زنهای جوان و زنهای زیبا، اگر صورت باز باشد و دستها تا مچ باز باشد و در میان جمعیت بیاید، اینکه ریبه در کار نباشد و تلذّذ هم در کار نباشد، خیلی کم اتفاق می‌افتد. مثلاً فرض کنیم در خانواده افراد امین و نامحرمی هستند که سر سفره بنشینند و هیچ نگاه شهوت‌آمیز و غیرمتعارف نباشد، خیلی کم می‌شود. معمولاً کم است که زن جوان در جامعه بیاید و صورتش باز باشد و دستهایش و مخصوصاً دست جوان تا مچ پیدا باشد، و کسی نگاه شهوت‌آمیز نکند و احتمال مفسده نباشد. اما همین کم را مشهور می‌گویند جایز نیست و مرحوم سید می‌گویند جایز است و بسیاری از محشین و مخصوصاً محشین بزرگ،‌احتیاط واجب می‌کنند روی «إلّا الوجه و الکفّین مع عدم التلذّذ و الریبة». فرضش نادر است، یعنی کم است که زن جوان در میان مردها بنشیند و یا زن جوان با صورت باز و دستهای باز در جامعه بیاید و بگوییم ریبه در کار نیست یا احتمال مفسده نیست. آنچه مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمودند تقریباً چیز خیلی نادری را استثنا کردند. همچنین کسانی که در رساله‌ها یا در حاشیه بر عروه حرف مرحوم سید را امضا کردند، چیز نادری را امضا کردند، و اینکه مشهور شده که فقها می‌گویند زن می‌تواند با صورت باز و با دست باز تا مچ، در جامعه بیاید، جایز است، تهمت است. باید این دو قید را بزنیم و بگوییم «مع عدم التلذّذ و الریبة». همۀ کسانی که جایز می‌دانند این دو قید را دارند. همه این دو قید را دارند که می‌شود صورت زن در میان نامحرم پیدا شود، اگر ریبه یا احتمال مفسده‌ای در کار نباشد و نگاه شهوت‌آمیز به او نباشد. کسانی که استثناء کردند، این مورد را استثناء کردند و جایی را پیدا نمی‌کنیم که فقیهی گفته باشد زن می‌تواند صورت و دستها را تا مچ را باز بگذارد و در اجتماع بیاید و مردها و جوانها به او نگاه کنند، طوری نیست. هیچکس این را نگفته و همه این جملۀ «مع عدم التلذّذ و الریبة» را فرمودند. لذا اینکه نسبت به مرحوم سید می‌دهند که مرحوم سید فرمودند زن می‌توان صورت باز و دست باز در میان جامعه بیاید، تهمت است. ایشان می‌فرمایند می‌تواند اما شرطش اینست که احتمال مفسده نباشد و کسی نگاه شهوت‌‌آمیز به او نکند و یکی هم اینکه خودش برای لذت این کار را نکند. همۀ کسانی که گفتند «الاّ الوجه والکفین»، این دو قید را کردند. وقتی این دو قید را به «الاّ الوجه و الکفین» بزنیم، مصداق، کم پیدا می‌کند.

کسانی که برای جواز به قرآن تمسّک کردند، گفتند قرآن می‌فرماید: (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...) (النور، 31)

اولاً قرآن شریف نمی‌فرماید با ریبه و عدم ریبه یا تلذّذ و عدم تلذّذ. این دو قید عقلی است و باید این دو قید را به آن بزنیم. لذا اول حرفی که در آیه هست، اینست که اگر کسی اینطور معنا کند، برمی‌گردد به اینکه قرآن فرض نادری را می‌گوید و اینکه صورت باز باشد و در میان مردم بیاید، برای خودنمایی هم نباشد و مردم به او نگاه شهوت‌آمیز نکنند، این خیلی کم پیدا می‌شود. اصلاً‌ آن دو قید، قید عقلی و ارشادی است و معنای ارشاد اینست که تا می‌گوید (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...)، فوراً می‌گوید (إلاّ مع التلذّذ و الریبة).

دیگر اینکه (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) (النور، 31)باید مقنعه‌ای که سر می‌کنید حسابی سینه و گردن پوشیده باشد.باید مواظب باشید که زینت شما را کسی نبیند الاّ محارم. البته برای محارم هم باید آن دو قید را بزنیم و بگوییم فقط زن برای شوهر و شوهر برای زن. آنگاه باید آیۀ (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...) را بسنجیم با (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ). خواه ناخواه باید (إلا ما ظَهَرَ) را معنای کنیم به مثل مقنعه و چادری که جِلف باشد و مثل روسریهایی که زنها سر می‌کنند و جِلف است. چادری که چادر خانگی است باید جِلف نباشد. لذا (إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) می‌خورد به لباس. یعنی زینت زن را نمی‌تواند کسی ببیند به غیر محارمش و آن هم با عدم تلذّذ والریبة؛ و اما اگر ظاهر خانم مثل مقنعه یا چادرش که زینت است، نمایان باشد، طوری نیست.

بنابراین یک آیه می‌گوید (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ). آنگاه برای تاکید برای لبعولَتِهن همۀ محارم را می‌شمارد. اول شوهر و بعد پدر و برادر تا آخر. استثنا علاوه بر اینکه حَصر است در اینجا استثنای حصر تأکیدی است. آنگاه می‌شود «وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ لأحدٍ الاّ للمحرم». آن آیه هم می‌فرماید: (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)؛ آنگاه چیزی باقی نمی‌ماند به غیر از چادر و روسری که زینت محسوب نمی‌شود؛ مثل چادر مشکی یا روسری‌های معمولی.

ظاهراً این معنا، معنای عرف پسند و تفسیر پسند و ادبیات پسند است و دو آیه را که پیش هم بگذاریم از بحث ما بیرون می‌رود؛ لذا مربوط به زینت است و اگر صورت او پیدا باشد اما با زینت باشد، یک آیه می‌فرماید نه و آیۀ‌دیگر می‌فرماید نه تنها صورت بلکه جایز نیست زن متزین در میان مردم باشد؛ حال یک دفعه صورتش زینت دارد و یک دفعه لباسش زینت است.

همچنین برای اینکه وجه و کفین زن می‌تواند پیدا باشد یا نه، تمسک به چند روایت کردند.

و صلّی الله علی محمد و آل محمد