عنوان: زن مستحاضه اگر بخواهد نماز آیات و نافله و قضا بخواند
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

مشهور در میان اصحاب این است که زن مستحاضه اگر بخواهد عمل عبادی به‌جا بیاورد مثلا بخواهد طواف بکند یا بخواهد نماز قضا به جا بیاورد یا نماز آیات اداءً و قضاءً به جا بیاورد و همچنین نوافل، گفته‌اند که باید عمل مستحاضه را انجام بدهد مثلا استحاضه قلیله بوده دو تا وضو گرفته نماز ظهر و عصرش را خوانده حالا می‌خواهد برود طواف بکند گفته‌اند باید وضو بگیرد ولو وضو هم دارد، می‌خواهد نماز طواف بخواند گفته‌اند باید وضو بگیرد، می‌خواهد یک عمل عبادی به‌جا بیاورد می‌خواهد قرآن بخواند بعد از طوافش می‌خواهد قرآن بخواند گفته‌اند باید وضو بگیرد و همچنین تا آخر، کار مشکل می‌شود در وقتی که مستحاضه کثیره باشد دیگر ممکن نیست غسلش را برای نماز ظهر و عصرش کرده می‌خواهد برود طواف بکند باید غسل بکند باید وضو بگیرد، حالا طوافش را کرد می‌خواهد قرآن بخواند باید غسل کند باید وضو بگیرد که یک وقتی می‌گفتم بگویید که اصلاً نمی‌شود چنانچه مرحوم سید در عروه یک جا همین جاها می‌فرماید این نماز قضا نخواند البته استحبابی، این کاری به غیر از آن نمازهای یومیه‌اش دیگر کار عبادی نکند حالا از کجا هم این استحباب را آورده‌اند؟ نمی‌دانم، ولی حالا بخواهد بکند، نمی‌شود، باید در حقیقت بگوییم که نماز ظهر وعصرت را بخوان برو دنبال کارت برای این‌که تو هر کاری که بخواهی بکنی باید هم غسل کنی هم وضو بگیری اگر هم متکرراست هم غسل کنی متکرراً،  وضو  بگیری  متکرراً،  اما مرحوم سید فرموده‌اند و دیگران،

دلیلی برای مطلب نداریم مگر این‌که یک قیاس بکنیم از نمازهای یومیه برویم سر عبادات دیگر که فرموده‌اند روایاتی که می‌گوید این باید به وظیفه عمل بکند راجع به نمازهای یومیه همان روایات می‌گوید باید به وظیفه عمل بکند اگر بخواهد نماز آیات بخواند اگر بخواهد نوافل بخواند اگر بخواهد قرآن بخواند اگر بخواهد طواف بکند، اگر یادتان باشد روایات صحیحه عبدالخالق را خواندیم که امام علیه السلام می‌فرماید که غسلت را بکن حالا یا استحاضه متوسطه بوده یا کثیره که غسل داشته، فرمودند غسلت را بکن نماز نافله‌ات را بخوان بعد هم نماز صبحت را بخوان، دیگر در آن جا همان عملی که برای نماز واجب بوده همان را اکتفا کردند و گفتند برای نافله صبحت دیگر وضو نمی‌خواهد غسل هم نمی‌خواهد خب اگر قیاس باشد ما از آن روایت برویم از نوافل سر طواف بگوییم آن غسلی که هست برای نماز یومیه است اما دیگر برای خود طواف و نماز طواف و خواندن قرآن و این‌ها دیگر لازم نیست،

اما گفتم دیروز این مسائل مخصوصاً مسائل استحاضه یک مسائل مشکلی شده که انسان نمی‌داند چه بکند زرنگی مرحوم سید در عروه خب حسابی این مسائل ده بیست تا مسائل است جلو رفته‌اند با احتیاط، همین جا ایشان می‌فرمایند که باید اعمال مستحاضه را برای سایر صلوات یومیه هم به‌جا بیاورد حتی رسانده‌اند به آن جا که اگر شوهر بخواهد وطی با این هم بکند این باید هم غسل بکند هم وضو بگیرد هم خودش را تطهیر بکند، حالا آن روایت هم داریم در روایاتش عرض می‌کنم اما علی کل حال مثل مرحوم سید می‌بینیم که راجع به همین چیزها می‌خواهد نافله بخواند می‌خواهد طواف بکند نماز طواف بخواند بعدش قرآن بخواند می‌خواهد مثل خیلی‌ها هفت هشت ده تا طواف به‌جا بیاورد، رفته خانه خدا می‌خواهد هفت هشت ده تا طواف به‌جا بیاورد خب اگر پاک بود با یک وضو می‌توانست هفت هشت ده تا طواف به‌جا بیاورد حالا این جا مرحوم سید می‌گویند اگر قلیله است هفت هشت ده تا وضو باید بگیرد اگر متوسطه است و غسلش را کرده برای هر نمازی یک وضو، اگر کثیره است دیگر چون جمع می‌کند هفت هشت ده تا طواف را با هم باز ایشان سختشان است بگوید می‌گوید این جمع مربوط به نمازهای واجب است نماز ظهر و عصر را با هم بخواند و اما اگر بخواهد هفت هشت ده تا طواف باهم به‌جا بیاورد می‌گویند نه، باید لکل طواف غسل، روایت هم داشتیم لکل صلوه غسل الا این‌که جمع بکند بین نماز ظهر و عصر، که ما می‌گوییم اگر جمع بکند بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا یک غسل کفایت می‌کند، اما مرحوم سید اصلاً مسئله‌اش را متعرض نشده‌اند همین فقط برای نماز ظهر و عصر یک غسل کافی است برای نماز مغرب و عشا یک غسل کافی است آن وقت می‌روند سر مسائل دیگر می‌فرمایند جمع هم در آن جا نه، مثلا اگر هفت هشت ده تا طواف به جا می‌آورد هفت هشت ده تا غسل باید بکند یعنی معنایش این است نکن اصلاً طواف نکن حالا این جا مرادم است از یک طرف شهرت جلوی مرحوم سید را گرفته از یک طرف عدم الدلیل جلوی مرحوم سید را گرفته باید جلو باز باشد نشده، همان که دیروز می‌گفتم وحید بهبهانی مرحوم صاحب ریاض شاگردشان می‌فرمایند که موافقت مشهور با عدم الدلیل مشکل است مخالفت مشهور اشکل است اشد اشکالاً است لذا در این مسئله ما این جوری است که ما بخواهیم بگوییم که برای هر عمل عبادی این زن باید یک غسل بکند یک وضو بگیرد خیلی مشکل است اما از آن طرف هم مخالفت مشهور اشد اشکالاً است و حالا نه این جا اصلاً یک قاعده کلی در فقه است که بخواهیم ما پا بگذاریم روی قول مشهور و برویم جلو این مورد تعرض فقهاء می‌شویم جداً در حالی که می‌بینید مرحوم سید این قدر احتیاط در دماء ثلاثه دارد اما مثل مرحوم صدر که یکی از رفقای ایشان بوده رفقای جان جانی بعد ازعروه از ایشان قهر کرده که ایشان در عروه خلاف مشهور دارد یا نه، این مجمع الرسائل اول رساله‌ای است که نوشته شده و این مجمع الرسائل بزرگانی نظیر شیخ انصاری و میرزای شیرازی و مرحوم صدر و امثال این‌ها حاشیه دارند آدم می‌بیند همه‌اش احتیاط است در مجمع الرسائل اگر احتیاط هم نباشد اما در حاشیه می‌بینیم احتیاط است عمده هم همین است که انسان بخواهد موافقت مشهور حرف بزند مشکل است بخواهد مخالفت مشهور حرف بزند اشکل است از همین جهت هم استاد بزرگوار ما آقای بروجردی من بارها از خود ایشان روی منبر شنیدم که ایشان می‌فرمود که چون احتیاطات ما دردسر می‌شود برای مقلدین ما لذا احوط در ترک احتیاط است این را می‌فرمودند اما وقتی می‌رویم سر رساله ایشان می‌بینیم سر تا پا احتیاط است همان مخالفت مشهور اشکل روی منبر یک چیز می‌گویند، وقت رساله نوشتن یک چیز دیگر، همه این‌ها این است که ما امام زمان را می‌خواهیم ان شاءالله بیایند، حضرت امام راجع به اصل مسئله می‌گفتند خب امام صادق علیه السلام یک رساله عملیه بنویسد به جای آن اصول اربعه مأه بدهد دست مردم چرا نکرد؟ ایشان می‌فرمودند آخر می‌خواستند این تنور گرم بماند اگر طلبه‌ها نبودند اگر روحانیت نبود تشیع نبود تشیع را روحانیت از نسلی به نسلی تا به الان تا برسد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، می‌گفتند برای این رساله ننوشت امام صادق علیه السلام و حرف انصافا خیلی حرف متینی است خیلی حرف به جایی است که امام صادق علیه السلام یا یکی از ائمه طاهرین علیهم السلام خب برای ایشان رساله نوشتن که صد درصد و هم مطابق با واقع باشد برایشان کار نداشت دیگر، به چند روز می‌توانستند خودشان یک رساله عملیه بنویسند اما تنور ما خاموش می‌شد و این تنور باید همیشه شعله‌ور باشد برای این‌که تشیع از نسلی به نسلی تا بیاید این جا ولو این‌که دردسر هم برای مردم درست می‌شود احتیاطات هم هست اما بالاخره این تنور باید گرم بماند تا ان شاءالله زمان آقا امام زمان (عج) دیگر یک رساله از امام زمان (عج) اما ظاهراً این تنور ما هیچ وقت خاموش نمی‌شود زمان آقا امام زمان عج هم ما مدرسه داریم و ما طلبه داریم و ما درس خواندن داریم دیگر همه‌اش که خرق عادت نیست ولی خوب دیگر حالا این احتیاط‌ها این دردسرها کم می‌شود لذا این مسائل دماء ثلاثه حتی خب خیلی شما بوده‌اید دیگر در مسئله قضا و شهادات و قصاص و دیات در حالی که مسائل خیلی مشکل بود اما این قدر احتیاط در آن مسائل نبود آدم بهتر می‌توانست برود جلو اگر یادتان باشد اما در این دماء ثلاثه این برای فقهاء یک دردسر شده لذا می‌بینیم که مرحوم سید در این جاها هی احتیاط، اما بعضی اوقات شاید هم فکرش رانکرده‌اند مرحوم سید که این احتیاط‌‌ها به کجا می‌رسد به یک خانم بگویند تو که استحاضه کثیره هستی تو باید یک غسل بکنی نماز ظهر و عصرت را بخوانی، اگر در مسجدالحرام هستی، اگر هم این غسل را نکنی حق وارد شدن در مسجد الحرام را نداری حالا که نماز ظهر و عصر را خواندی طواف نمی‌توانی بکنی باید بیایی بیرون یک غسل بکنی یک وضو بگیری بروی طواف بکنی آنوقت اگر بخواهی متکرر بکنی باید باز برگردی غسل کنی، تا آخر، یا بالاتر از این تو بخواهی قرآن بخوانی نمی‌شود و راستی یک چیز وحشت‌زایی این هم هست انسان این جور بگوید، تو بخواهی قرآن بخوانی باید هم وضو بگیری هم غسل بکنی گفتم برگشتش این است، نگفته‌اند توی رساله‌ها ولی برگشتش این است خانم تو فقط نماز ظهر و عصرت را بخوان برو دنبال کارت دیگر چیز عبادی نمی‌خواهد به جا بیاوری که یک جا همین جاها مرحوم سید احتیاط مستحبی می‌کند این‌که این اعمال را بگذارد بعد النقاء، این حرف‌ها را می‌زنم برای این‌که اگر ما باشیم و فقه هیچ کدام این‌ها لازم نیست چه خون ببیند چه خون در درون باشد برای این‌که ما آن‌چه دلیل داریم این است که این خانم که مستحاضه کثیره است برای نماز ظهر و عصرش باید یک غسل بکند دو تا وضو، می‌خواهد خون بیرون بیاید یا نیاید، ولی ما می‌گوییم خون بیرون بیاید، اگر خون بیرون نیاید وضو برای چه؟ ولی فقهاء شهرت به سزا می‌گوید نه، این غسل را بکند دو تا وضو بگیرد، حالا می‌خواهد برود طواف کند دیگر لازم نیست غسل بکند اصلاً، لازم نیست وضو بگیرد هفت هشت ده تا طواف بکند می‌خواهد قرآن بخواند می‌خواهد نماز قضا بخواند خب هیچ لازم نیست بعد هم شوهر می‌خواهد با این نزدیکی بکند خب هیچ لازم نیست اگر ما باشیم و قاعده این‌جور باید برویم جلو، دلیلمان هم عدم الدلیل است نمی‌دانیم آیا این باید برای طواف غسل بکند یا نه؟ رفع ما لا یعلمون می‌گوید نه، این برای وطی شوهرش باید غسل بکند یا نه؟ رفع ما لا یعلمون، همچنین تا آخر، دلیل ما هم دلیل واضح و روشنی است، اما مخالفه الشهره اشکل، دیگر حالا هر اندازه که بتوانیم توی رساله احتیاط نکنیم معلوم است خیلی بهتر است و این‌جاها انصافاً مسئله مسئله مشکلی شده است. بارها گفته‌ام اجماع مدرکی است اجماع حالا اگر این‌جا بگوییم اجماع اجماع هم این‌جاها نیست ولو این‌که مثل صاحب جواهر هی ادعای اجماع می‌کند اما می‌فهمانند عدم الخلاف یعنی عدم تعرض، این اجماع اصلاً حجت نیست کاشف نیست حالا بفرمایید اجماع است عدم الدلیل هم اجماع است و این مدرک است اما اگر این‌ها تمسک کرده باشند.

اما اگر شهرت خودش تمسک کرده باشد فرموده باشد که در روایات داریم زن مستحاضه برای نماز ظهر و عصرش باید دو تا وضو بگیرد چون جمع می‌کند یک غسل کفایت می‌کند پس این زن مستحاضه اگر بخواهد اعمال دیگر هم به جا بیاورد مثل نماز ظهر و عصر است باید غسلهای متعدد وضوهای متعدد لذا چون که یک قیاس کرده‌اند خب اجماع دیگر از کار می‌افتد حجت نیست اما مخالفه الشهره اشکل،

در نماز ظهر و عصر در حالی که خون سیلان هم دارد می‌گویند یک غسل کفایت می‌کند آنها فرقی بین بیرون آمدن خون و نیامدن نمی‌کنند آنها می‌گویند خون اگر در درون باشد و کثیره، یا خون کثیره باشد و برون هر دو یک حکم دارد لذا در نماز ظهر و عصر خون بیرون بیاید بین نماز ظهر و عصر خون بیرون می‌آید خب می‌گویند کفایت می‌کند حتی خودش را لازم نیست تطهیر بکند که ما می‌گفتیم درست است این خون مثل خون قروح و جروح است و چون مثل آن است بنابراین بیرون بیاید یا بیرون نیاید فرق نمی‌کند یک غسل هم بس است یک وضو هم بس است حالا راجع به نماز یومیه فرمودند لکل صلاه وضو می‌گوییم اگر خون بیرون بیاید لکل صلاه وضو اما اگر خون بیرون نیاید لکل صلاه وضو هم نیست، می‌ترسیم بگوییم چون شهرت هست اما این شهرت شهرت حجت نیست که کاشف از نص معتبر باشد یک شهرتی  است که خودشان استدلال کرده‌اند به ادله‌ای اما ادله ناتمام است خب این هم این مسئله.

مسئله بعدی که مسئله مشکلی هم هست مرحوم سید فرمده‌اند اگر بخواهد وطی با زن مستحاضه بکند این زن مستحاضه باید اعمالش را به جا بیاورد باید غسل بکند تا غسل نکند گفته‌اند که نمی‌شود با این وطی بکند حالا یک دفعه زن لاابالی است اصلاً اعمالش را به جا نمی‌آورد یک دفعه نه زن مقدسه‌ای است اعمالش را به جا می‌آورد تازه از طواف برگشته و می‌خواهد شوهر نزدیکی با او بکند نمی‌شود مگر این‌که غسل بکند.

مرحوم سید فتوی می‌دهند اما دو دسته روایت داریم و روایات را صاحب وسائل همه‌اش را نقل می‌کند هفت هشت تا روایت داریم که غسل بکند اما هفت هشت تا روایت هم داریم لازم نیست غسل بکند، مثل مرحوم سید حمل مطلق بر مقید کرده و گفته است همین طور که اگر نفساء باشد اگر حائض باشد نمی‌شود با این وطی کرد حالا هم که مستحاضه است نمی‌شود مگر این‌که غسلش را بکند گفته‌اند مثل زن حائض است، تقیید کرده‌اند روایت را،

اما یک اشکال مهم در مسئله هست این است که این  روایت‌ها قابل تقیید نیست پس  مجبوریم  حمل  ظاهر بر نص  بکنیم و آن ظواهر را به عبارت دیگر تصرف در هیئت بکنیم و آن روایت‌ها را حمل بر کراهت بکنیم لذا این خانم می‌تواند با شوهر نزدیکی بکند شوهر با او نزدیکی بکند اما کراهت دارد با حال آلودگی باشد حالا من دو تا از آن روایت‌ها را، روایت‌ها خیلی است بیش از 10تا روایت است من دو تا از آن روایت‌ها را بخوانم ببینیم که حرف مرحوم سید درست است یا عرض ما؟

روایت 6 از باب 1 ابواب استحاضه موثقه سماعه راجع به زن مستحاضه می‌فرماید و ان اراد زوجها ان یأتیها فحین تغتسل آن وقتی که غسلش را کرده آن موقع و اما اگر غسلش را نکرده باشد این حق ندارد نزدیکی با آن بکند، تقریباً هفت هشت تا روایت این جوری داریم ببینید می‌شود این روایت را این جور معنا کنیم و ان اراد زوجها ان یأتیها فحین تغتسل یعنی مثلا غسل کرده نماز ظهر و عصرش را خوانده دو تا وضو هم گرفته حالا می‌خواهد شوهرش با این نزدیکی بکند طوری نیست می‌شود این جور معنا کنیم؟

مرحوم سید و دیگران این جور معنا کرده‌اند و ان اراد زوجها ان یأتیها فحین تغتسل یعنی یجب این‌که غسل کند بعد شوهر با او نزدیکی بکند اما اگر این جور معنا کردیم مثلا غسل کرده نماز ظهر و عصرش را خوانده حالا شوهر می‌خواهد با او نزدیکی بکند طوری نیست چرا؟ برای این‌که غسلش را کرده اگر این جور معنا بکنیم یک مقدار آسانتر می‌شود ولی مشهور گفته‌اند نه، همین طور که نماز ظهر وعصرش غسل دارد نزدیکی کردن با این هم غسل دارد.

چند تا روایت داریم مخالف این‌ها، این یک روایت من خواندم، مطالعه کرده‌اید یقینا هفت هشت تا روایت هست من از هفت هشت تا من یک روایت را خواندم هفت هشت تا روایت دیگر هم داریم همه مخالف این، از جمله روایت 4 از باب 1 صحیحه ابن سنان و لا بأس ان یأتیها بعلها اذا شاء الا ایام حیضها اگر این زن حائض باشد نمی‌شود با او مقاربت کرد و اما اگر مستحاضه باشد طوری نیست و لا بأس ان یأتیها بعلها اذا شاء هر وقت بخواهد الا ایام حیضها خب این می‌گوید که فقط ایام حیض، نفاس هم بعد می‌آییم می‌گوییم نفاس همان حیض است نفاس را نگفته به وضوح باقی گذاشته برای این‌که نفاس همان حیض است حیض همان نفاس است کلیه احکام حیض بر نفاس بار است و گفته‌اند اصلاً زن نفساء، یعنی زن حائض، لذا ایام حیض و نفاسش نمی‌شود اما ایام استحاضه‌اش هر وقت بخواهد می‌تواند با این نزدیکی بکند و لا بأس ان یأتیها بعلها اذا شاء الا ایام حیضها این دیگر استثناست دلالت بر حصر هم دارد مثل ما رایت الا زیداً یعنی هیچ کس را ندیده، اگر کسی را دیده باشد بگوید ما رایت الا زیداً دروغ گفته، مرحوم سید صاحب عروه و دیگران، قول مشهور است گفته‌اند که خب این کاری ندارد این روایت را تقییدش می‌کنیم به روایت موثقه سماعه، می‌شود؟ آن وقت این جور می‌شود فلا بأس ان یأتیها بعلها اذا شاء الا ایام حیضها و ایام استحاضتها.

خب دیگر چه باقی می‌ماند؟ می‌شود لغویت در روایت، تقیید نیست روایت را لغوش می‌کند اما این توجه را نکرده‌اند فرموده‌اند آقا این کاری ندارد الا ایام حیضها و ایام استحاضتها می‌گوییم خب اگر این جور بکنیم اگر تقیید بکنیم لازم می‌آید لغویت برای این‌که معنا همان روایت سماعه می‌شود ان اراد زوجها ان یأتیها فحین تغتسل و این روایت که می‌خواهد استثناء بکند دیگر فردی نداریم که بیرون باشد برای این‌که خانم یا حیض است یا استحاضه هر دو صورتش را می‌گوید لا بأس دیگر آن روایت سماعه و امثال سماعه تقیید نیست، لغویت در جعل است اصلاً روایات سالبه به انتفاء موضوع می‌شود پس بنابراین تقیید نمی‌شود حالا که تقیید نشد نوبت می‌رسد به جمع هیئتی برای این‌که در اصول اگر یادتان باشد می‌گویند حمل عام بر خاص حمل مطلق بر مقید یعنی تصرف در ماده، این اصل در اصول است که نسبت به عقلاء هم می‌دهند آن وقت اگر نشد حمل مطلق بر مقید، چه باید کرد؟ تصرف در هیئت، تصرف در هیئت چیست؟ یعنی حمل می‌کنیم وجوب را بر استحباب، حمل می‌کنیم حرام را بر کراهت، این را می‌گویند تصرف در هیئت و این بعد از جمع مطلق و مقید است، آقایان مثل این‌که این قاعده را گفته‌اند تصرف در هیئت بعد از تصرف در ماده است و این‌جا تصرف در ماده می‌شود کرد بنابراین حمل مطلق بر مقید اما روی عرض من می‌گویم حمل مطلق بر مقید، نمی‌شود برای این‌که لازم می‌آید لغویت در جعل، نوبت می‌رسد به تصرف در هیئت، تصرف در هیئت چه می‌شود؟ و ان اراد زوجها ان یأتیها فحین تغتسل استحباباً، حین تغتسل دال بر وجوب است حمل بر استحباب می‌کنیم، آن وقت اگر بپذیرید حرف من را لذا این روایات که بیش از هفت هشت ده تاست دیگر درست می‌شود و آن این است که زن مستحاضه اگر بخواهد شوهر نزدیکی با او بکند جایز است اما خوب است اعمال مستحاضه را به جا بیاورد اما اگر هم به جا نیاورد طوری نیست برمی‌‌گردد زن حائض که پاک، آن هم همین است سابقا مسئله‌اش را خواندیم زن اگر حائض باشد نمی‌شود با او همبستر شد آن نمی‌تواند با شوهر نزدیکی بکند اما اگر پاک است قبل از غسل است آیا می‌شود یا نه؟ مشهور گفته‌اند می‌شود اما خوب است غسلش را بکند بعد نزدیکی بکند، ما نحن فیه هم همین طور می‌شود این زن مستحاضه خوب است غسل بکند وضو بگیرد خودش را تطهیر بکند پاک بشود سپس خودش را عرضه کند به شوهرش و لی اگر این کار را نکرد و با همان آلودگی این بد است، مستحب است غسل بکند اگر بپسندید حرف من را آن وقت دیگر خواه نا خواه باید بگوییم طوری نیست و این باز برمی‌گردد به همین این فتوای شهرت را چه بکنیم که من جمله مرحوم سید تبعا للشهره فرموده‌اند وطی نمی‌تواند بکند مگر بعد از غسل، یک فکری روی آن بکنید ان شاء‌الله چند تا مسئله دیگر بیشتر نیست برویم سر مسئله نفاس.

و صلی الله علی محمد و آل محمد