عنوان: اگر شک کند پاک شده است یا نه؟
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

مسئله نهم درباره این است که اگر خانمی نتوانست اختبار کند مثل این‌که در مسافرت است در میان مردم است و نمی‌تواند اختبار کند این وظیفه‌اش چیست؟

این مسئله را  در  باب  حیض  هم  داشتیم  در  باب  حیض  هم می‌گفتند اگر نمی‌داند پاک شده یا نه؟ باید اختبار بکند اما اگر نمی‌تواند اختبار بکند آن‌جا می‌فرمودند که استصحاب می‌گوید پاک نشده است.

در این‌جا هم قاعده اقتضا می‌کند این‌که بگوید استحاضه قلیله است برای این‌که نمی‌داند آیا قلیله است یا متوسطه یا کثیره؟ اقل واکثر ارتباطی می‌گوید بگو قلیله، اگر هم حالت سابقه دارد باز باید بگوییم استصحاب، قلیله بوده قلیله است، کثیره بوده استصحاب می‌گوید کثیره است و چون استصحاب مقدم بر اقل و اکثر ارتباطی است، مسئله این‌جا با مسئله حیض یکی می‌شود آن‌جا استصحاب برایش کار می‌کند، قاعده این‌جورهاست این خانم قبلا استحاضه‌اش کثیره بوده حالا الان نمی‌داند کثیره است یا نه، خب باید اختبار کند، نمی‌تواند، دیگر باید استصحاب بگوید که کثیره است، اگر حالت سابقه نداشته باشد مثل این‌که الان مثلا استحاضه شده نمی‌داند قلیله است یا متوسطه یا کثیره ا قل و اکثر ارتباطی می‌گوید بگو قلیله است اگر هم حالت سابقه داشته باشد قلیله است، استصحاب می‌گوید قلیله، متوسطه متوسطه، کثیره کثیره، چنانچه در باب حیض هم یک دفعه نمی‌داند حائض شده یا نه؟ سابقاً صحبت کردیم نه، استصحاب می‌گوید نه و این پاک است و باید نماز بخواند اما یک دفعه حائض است نمی‌داند پاک شده یا نه؟ گفتند اختبار باید بکند، به استصحاب اکتفا نکردند و گفتند حتماً باید اختبار کند روایت صحیح السند ظاهرالدلاله لااقل آن دو تا روایتی که در جلسه قبل خواندیم هست و باید اختبار کند حالا نمی‌تواند اختبار بکند وقتی نشد نوبت می‌رسد به استصحاب، قبلا حائض بوده الان نمی‌داند پاک شده یا نه؟ استصحاب می‌گوید حائض است، با قواعد بیاییم جلو مسئله آسان است برای ما طلبه‌ها و بغرنجی در مسئله نیست.

الا این‌که مشهور در میان اصحاب گفته‌اند حالا که نمی‌تواند اختبار بکند باید احتیاط بکند و حالا دلیل چیست؟ ظاهراً دلیل الا احتیاط دیگر چیز نداریم اگر ما باشیم و قاعده اصولی این‌هاست که گفتم و اما اگر نخواهیم روی اصل بیاییم جلو خب معلوم است الاحتیاط حسن علی کل حال و این خانم نمی‌تواند اختبار بکند باید احتیاط بکند احتیاطش این است که استحاضه را استحاضه کثیره قرار بدهد آن وقت اگر می‌تواند غسلهایش و وضوهایش را، اگر هم نمی‌تواند به جای غسلها و به  جای  وضوها  تیمم  می‌کند  نماز می‌خواند.

یک عبارتی مرحوم سید دارند نمی‌دانیم مرادشان چیست؟ ایشان می‌گویند عمل به قدر متیقن، آیا مرادشان همان احتیاطی است که خیلی‌ جاها مرحوم سید در این دماء ثلاثه دارند؟ آیا مرادشان این است؟ مطابق می‌شود با قول مشهور یا مرادشان قدر متیقن یعنی قلیله قدر متیقن است؟ پس عمل بکند به قدر متیقن یعنی قلیله قرار بدهد، راجع به متوسطه، راجع به کثیره اصل جاری بکند، لذا نمی‌دانم از این عمل به قدر متیقن مرحوم سید یعنی احتیاط؟ یا این‌که قاعده؟ لذا نمی‌دانیم حرف مرحوم سید را چه جور درست بکنیم؟

معمولاً محشین بر عروه اگر مطالعه کرده باشید قدر متیقن را همان احتیاط قرار داده‌اند یعنی این خانم نمی‌داند قلیله است یا متوسطه یا کثیره؟ قدر متیقن کثیره است کثیره را بگیرد مطابق با احتیاط هم هست، عمل به قدر متیقن یعنی احتیاط بکند، ظاهراً محشین هم از همین روش مرحوم سید در دماء ثلاثه که هر کجا یک شبهه هست ولو شبهه را با اصل هم ایشان می‌تواند درست بکند اما نمی‌کند و ایشان می‌فرمایند احتیاط، حالا خلاصه آن دیگر خیلی مربوط به بحث ما نیست مرحوم سید چه می‌خواهند بگویند هر چه گفتند مطابق با فتوایشان است، ما هستیم و مسئله، فرض این است که نمی‌داند قلیله است یا متوسطه یا کثیره؟ در وضع فعلی که می‌خواهد نماز بخواند توی راه است توی مسافرت است میان مردم است و نمی‌تواند اختبار بکند حالا که نتوانست اختبار بکند چه؟ اصل، اگر حالت سابقه دارد به آن حالت سابقه اگر حالت سابقه ندارد اقل و اکثر ارتباطی اقتضا می‌کند که قلیله باشد، راجع به متوسطه و کثیره اصل جاری می‌کند، این هم این مسئله.

مسئله بعد ما مسئله مشکلی است و آن این است که مشهور در میان اصحاب گفته‌اند که این خانم باید وضوهایش را بگیرد لکل صلاه یک وضو بگیرد باید اگر هم متلوث شده است خودش را تطهیر بکند آن پنبه آن پارچه را هم عوض بکند و فرموده‌اند فرقی هم بین نمازهای واجب و نمازهای مستحب نیست لذا اگر می‌خواهد نماز شب بخواند اگر استحاضه قلیله است باید 6 تا وضو بگیرد اگر هم خون بیرون آمده باید خودش را تطهیر بکند، 6 مرتبه خودش را تطهیر بکند.

برای مسئله دلیل نداریم بلکه دلیل به عکساست  اگر یادتان باشد صحیحه عبدالخالق را که خواندیم صحیحه عبدالخالق می‌گفت که یک غسل بکند یک وضو بگیرد هم برای نافله صبحش هم برای فریضه صبحش دلیل خیلی رسا، دلیل خیلی عالی لذا ما آن جا می‌گفتیم که خانمی که می‌خواهد نماز شب بخواند یک وضو می‌گیرد برای نماز شبش چون‌که از خواب بیدار شده مثلا این وضو را که گرفت برای نماز شب با همان وضو می‌تواند نماز شبش را بخواند می‌تواند نافله صبحش را بخواند اما برای نماز صبحش یک وضو باید بگیرد لکل صلاه وضو اگر هم یک کسی جرأت داشته باشد خلاف شهرت بگوید نه، وضویش را گرفته همان وضو کفایت می‌کند مثل نافله نماز صبحش است که اگر می‌خواهد نافله نماز صبح و نماز صبح بخواند یک وضو کفایت می‌کند، و این حرف‌ها مربوط به نمازهای واجب است که اگر بخواهد نماز ظهر و عصر بخواند آن وقت است که باید دو تا وضو بگیرد اگر کثیره است دوتا غسل بکند و اما راجع به نوافل این از بند و بیل همان فرائض است و هر چه در فرائض بگوییم در نوافل هم بگوییم.

ما گفتیم این اگر خون نمی‌بیند تکرار وضو لازم نیست تکرار غسل لازم نیست مثلا نماز شب می‌خواند و خودش را تطهیر کرده وضوگرفته حالا برای نماز صبحش طاهر است خون بیرون نیامده ما می‌گفتیم با همان می‌تواند نماز بخواند ظهر و عصرش را هم مثلا فاصله انداخته کثیره هم هست نماز ظهرش را می‌خواند بعد می‌گویند برای نماز عصرش غسلی و وضو ما می‌گوییم اگر خون بیرون آمده باشد بله اما خون بیرون نیامده باشد دیگر غسل لازم نیست حتی ما می‌گوییم که اگر مثلا ظهر نماز ظهر و عصر خواند اول وقت و سه چهار ساعت طول کشید اما الان وضو دارد غسل قبلی دارد و خون بیرون نیامده ما می‌گوییم که با همان غسل و با همان وضو می‌تواند نماز بخواند بدون این‌که وضو تکرار کند بدون این‌که غسل تکرار کند و دو سه تا دلیل هم سابقا برایش داشتیم اما مسلم پیش اصحاب است که نه، لذا این مسئله را سابقا گفتیم حالا الان که این مسئله این جا تکرار شده، مرحوم سید تکرار کرده برای وضو و غسلش نیست برای تطهیر کردنش که خون بیرون آمده حالا می‌خواهد نماز ظهر بخواند نماز عصر بخواند می‌گویند که این پارچه را این پنبه را، خودش را باید تطهیر کند نماز بعدی را بخواند و ما می‌گوییم دلیل براین مطلب نداریم این هم که جمع بین نمازها و امثال این‌ها بکند همین است لذا اگر این نظیر خون قروح و جروح باشد که هست این‌که وضو گرفته غسل کرده نماز ظهر خوانده اما حالا متلوث شده آیا باید این پارچه و این‌ها را جمع بین نماز ظهر و عصر هم می‌کند تا غسل نداشته باشد آیا این پارچه را باید عوض کند یا نه، ما می‌گوییم نه برای این‌که نظیر خون قروح و جروح است همین‌طور که خون قروح و جروح دیگر عوض کردن ندارد، این هم عوض کردن ندارد و با همان بدن که نجس است با همان لباس که نجس است نماز می‌خواند نمازش درست است دلیل بر این که برای هر نمازی متطهر باشد به حسب ظاهر نداریم و این را اگر بتوانید یک دلیل برایش بیاورید، از جهت این‌که خودش را تطهیر بکند آقایان می‌گویند که حتی برای نماز شبش هم اگر خون می‌آید این باید هی خودش را تطهیر بکند، تطهیر بکند که خیلی می‌شود دیگر، برای نماز نافله‌اش خودش را تطهیر بکند می‌گویند روایت عبدالخالق مربوط به وضویش است مربوط به غسلش است مربوط به متلوث شدنش نیست و این الان بدنش نجس است پنبه نجس است پارچه نجس است باید تطهیر کند تا نمازش درست باشد، ما می‌گوییم به چه دلیل؟ اگر بود باید این‌ها گفته بشود سابقا می‌گفتیم که بابا این امر امر شایع مهم، مهام امور است سؤالا و جوابا گفته نشده، راجع به وضو راجع به غسلش حرف‌ها گفته شده روایت داریم راجع به تطهیر بدنش روایت پیدا نکردیم خب اگر روایت پیدا نکردیم اصل می‌گوید لازم نیست نمی‌دانیم برای نماز بعدی باید متطهر باشد یا نه؟ یک کسی بگوید که آقا لکل صلاه تطهیر، می‌گویم نه بابا نظیر خون قروح و جروح است این مرتب همین‌طور مثل خون قروح و جروح از او خون بیرون می‌آید، مثل همان است، لذا نظیر خون قروح و جروح است حالا اگر یک کسی بگوید که نه، قیاس است، به خون قروح و جروح نمی‌شود، اگر به خانم بگویند که نماز شب می‌خواهی بخوانی 10 مرتبه خودت را تطهیر کن، معلوم است حرج است دیگر الا این‌که به او بگوییم آقا اصلاً تو نماز شب نخوان، حرفی است اما تو نماز شب بخوان، اما چون که خون بیرون می‌آید از تو 6 مرتبه برای نماز شب، یک مرتبه برای نافله یک مرتبه هم برای نماز صبح خودت را تطهیر بکن این اگر راستی بود لشاع باید در فقه ما خیلی اشاعه پیدا بکند، اگر بود در روایات اهل بیت باید خیلی این شایع شده باشد سؤالاً و جواباً، اصلاً نیست و همین نبودن‌ها همین قاعده حرج دلالت می‌کند بر این‌که این نظیر خون قروح و جروح است و در خون قروح و جروح لازم  نیست عوض کردن در این‌جا هم لازم نیست عوض کردن البته گفتن‌هایش خوب است دلیل هم خوب دارد انصافا اما کردن‌هایش مشکل است، آدم بتواند توی رساله این‌ها را بنویسد از یک طرف بخواهد بنویسد با این نماز شب خواندن و 7 مرتبه خودت را تطهیر کردن منافات دارد بخواهد بگوید لازم است، آن است، بخواهد بگوید لازم نیست خلاف مشهور است و حالا مشهور چه کرده‌اند؟ آیا در این دماء ثلاثه آدم وقتی که نمی‌دانم چقدر مطالعه کرده‌اید در جواهر و این کتاب‌ها، مرحوم صاحب جواهر نمی‌دانم چه شده در حالی که در جاهای دیگر در یک مسائل جزئی بعضی اوقات سه چهار صفحه صحبت می‌کند در دماء ثلاثه نصف جواهر نصف کتاب جواهر است و این چه جور شده؟ چرا مختصر از این‌ها گذشته‌اند؟ نمی‌دانم چیست؟ چه جور شده صاحب جواهر این‌جا که رسیده دیگر شهرت،

مرحوم سید صاحب عروه خیلی تابع صاحب جواهر است یعنی صاحب جواهر را خیلی قبول دارد همین جور که صاحب جواهر خیلی مختصر از این دماء ثلاثه گذشته‌اند بعد هم بعضی از بزرگان گفتم مثل سلطان العلماء در حاشیه شرح لمعه می‌گوید که من دوتا مسئله برایم واضح نشده یکی مسئله حج است یکی دماء ثلاثه مسئله حج را ممکن است درست بشود بروم مکه عملا ببینم چه جوری است بیایم روی آن فتوی بدهم اما دماء ثلاثه زن که نمی‌شوم دیگر مسئله برایم بغرنج است.

حالا این‌جا مرادم است که این مسئله توی فقه ما شده بغرنج و مثل صاحب جواهر به نحو اجمال از مسئله گذشته‌اند، مرحوم صاحب عروه هم که انصافاً از نظر تفریع فروع بر اصول خیلی ملاست اما تابع صاحب جواهرند، تابع به این معنا که معمولاً برای صاحب جواهر خیلی مقام قائل است ایشان هم در عروه راجع به دماء ثلاثه همه‌اش احتیاط کرده‌‌اند که ما نحن فیه هم از همین باب، احتیاط خیلی خوب است به این خانم بگویند 7 دفعه خودت را بشویی، حالا برای خانم سخت است خب جهنم که سخت است می‌خواهد نماز شب بخواند بگذار برایش سخت باشد، احتیاط، اما خب می‌دانیم که این روش اسلام عزیز نیست روش فقه ما نیست لذا اگر این مسائل را بتوانید یک دلیلی برایش بیاورید که این راجع به هر نمازی که خون می‌بیند، نه مسئله بالاتر از این که سابقاً صحبت کردیم ما می‌گوییم تا خون بیرون نیاید این اصلاً مستحاضه نیست، لذا این داخل پنبه و امثال این‌ها را هم بعضی از فضلاء می‌گفتند آقا این پنبه به خود بگیرد.

نه این بازی‌ها که پنبه را فرو کند توی خودش و امثال این‌ها و رسم زنها این است که وقتی دارد خون می‌آید امتحان می‌کنند ببینند قلیله است یا متوسطه یا کثیره، این‌ها همه دلیل دارد دلیلش هم دلیل طلبگی خیلی واضح است، بعد از مرحوم صاحب جواهر هم این‌ها مرحوم حاج آقا همدانی در حالی که تفریع فروع می‌کند انصافاً بعدش هم مرحوم آقای حکیم حضرت امام بعدش هم مرحوم آقای خویی محشین بر عروه خود عروه همین جوری که در عروه هست مسئله مشهوری، آن‌ چه که ما می‌گوییم این مسائل غیر مشهور است یا باید این سختی را روی سر زنها بگذاریم و بگوییم فضولی موقوف باید این سختی را بکشی یا باید خلاف مشهور بگوییم هیچ‌کدام این‌ها لازم نیست، حالا لااقل ان قلت قلت طلبگی بگوییم لازم نیست حالا توی رساله  چه  بنویسیم  آن  یک  مطلب دیگر است.

بنابراین خلاصه حرف ما این است که این زن مستحاضه تا خون از او بیرون نیاید این مستحاضه نیست و این اختباری که در روایات است اختبار آن وقتی است که دارد خون می‌آید نمی‌داند قلیله است یا متوسطه یا کثیره پنبه به خود می‌گیرد خودش را امتحان می‌کند، اگر این حرف من درست باشد لذا خانمی که استحاضه کثیره است اما در درون، نه برون، ما می‌گوییم غسل ندارد وضو ندارد تطهیر هم که خون بیرون نیامده تطهیر هم ندارد، نمازها را هم فاصله بیندازد غسل ندارد وضو ندارد، این یک مسئله البته نفرموده‌اند.

یک مسئله هم این‌که حالا اگر خون بیرون می‌آید قلیله متوسطه کثیره یک مرتبه خودش را تطهیر بکند کفایت می‌کند و برای مابقی نظیر خون قروح و جروح لازم نیست که خودش را تطهیر بکند هفت هشت مرتبه برای نماز شبش مثلا، اگر بخواهد نماز شب بخواند حتی برای نماز برای ظهر و عصر هم که گفته‌اند با هم بخواند این‌که خون بیرون نیاید حالا اگر خون بیرون آمد برود دو دفعه تطهیر کند توی روایت‌ها نیست وقتی نیست می‌گوییم که لازم نیست، کثیره است نماز ظهر و عصر را با هم می‌خواند یا به عقیده من نماز ظهر و نماز و ظهر و عصر و مغرب و عشاء را 4 تا را آن اخر کار با هم می‌خواند و دیگر غسل لازم نیست وضو لازم نیست، من می‌گویم تطهیر هم لاز نیست، چرا؟ دلیل نیست اگر این مسائل را هر چه روی آن کار کنید جا دارد هر چه بتوانیم از شما استفاده بکنیم جا دارد تقاضا دارم از شما در این مسائل، دیگر چندتا مسئله هم بیشتر نداریم که استحاضه تمام بشود در این مسائل یک مقدار کار کنید کتاب‌ها را ببینید امیدواریم از شما استفاده کنیم ان شاءالله.

و صلی الله علی محمد و آل محمد