عنوان: اهمیّت امربه‌معروف و نهي از منکر
شرح:

بسم ‌الله الرّحمن الرّحيم

«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»

 

در مبحث «صبر، مانع سقوط انسان» چندین جلسه راجع به صبر فردی و صبر خانوادگی صحبت شد. بحث به صبر اجتماعی رسید و در این راستا پیرامون «مردم داری» به عنوان قسم اوّل صبر اجتماعی مطالبی بیان شد. بحث بعدی که ممکن است جند جلسه طول بکشد، به تشریح قسم دوّم صبر اجتماعی، یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» اختصاص دارد. 

 

احياي امر به معروف و نهی از منکر، احياي اسلام    

اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع، نیازمند برخورداری افراد جامعه از صبر اجتماعی است. برخورداری از این قسم صبر و عمل به آن، از همۀ انواع صبر، مشکل‌تر و در عين حال، مفيدتر و لازم‌تر ‌است؛ زیرا اگر امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع زنده شود، گناه به طور کلّی از جامعه زدوده و فضيلت‌ها زنده مي‌شوند. به عبارت دیگر احیاء امر به معروف و نهی از منکر، احیای اسلام عزیز است و باعث می‌شود اجتماع به سوي اسلام حقيقي و مسلماني واقعي گام بردارد.

تأکيد مکرّر قرآن کريم و روایات اهل بیت«عليهم‌السّلام» و نيز علما و بزرگان بر احیای امر به معروف و نهی از منکر، براي آن است که احياي اين فريضۀ بزرگ، به منزلۀ احیای اسلام است. قرآن کريم امّت اسلامي را به خاطر توجّه به فريضۀ امر به معروف و نهی از منکر بهترين امّت‌ها مي‌داند: 

«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[1]

قرآن شریف می‌فرماید که اگر شما برای جامعۀ بشری الگو و در میان همۀ امم بهترين هستید، به خاطر عمل به امر به معروف و نهی از منکر است و اگر این امر به معروف و نهی از منکر را نداشته باشید، برای اجتماع الگو نیستید. علاوه بر اين، قرآن کريم امّت اسلامي را به خاطر داشتن نظارت ملّي، ‌بهترين امّت‌ها و امّت وسط مي‌داند و مي‌فرمايد:

«وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً»[2]

 اگر شما امت وسط و بهترین امّت‌ها هستید، برای آن است که نظارت ملی دارید و بر یکدیگر ناظر هستید؛ چنان‌که پیغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» ناظر بر شماست. با اين نظارت همگاني، دين مبين اسلام زنده می‌شود.

اگر برای امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز این دو آیه نداشتیم، بس بود که بفهمیم امر به معروف و نهی از منکر لازم و واجب است و بدون آن اسلام ضربه‌هاي سهمگيني مي‌خورد. چنان‌که امروزه پیکر اسلام دچار ضربه‌هاي سختي شده است.

 

ضرورت اهتمام همگاني به فريضۀ امر به معروف و نهي از منکر

امر به معروف و نهی از منکر و به اصطلاح نظارت ملّی، از جمله اصول مهم در اجتماع است. همگان بايد علاوه بر نظارت بر گفتار و کردار خود، ناظر بر گفتار و رفتار يکديگر باشند. به عبارت دیگر، خوبی‌ها را در خود و دیگران زنده کنند و بدی‌ها را از خود و دیگران رفع نمايند. در جامعه کسی حق ندارد بگوید کارهاي اجتماع به من ربطی ندارد. وقتي صد نفر در يک کشتي هستند، کسي نمي‌تواند حاي خود را سوراخ کند و بگويد جاي خودم است! همه موظّفند مانع کار خطرناک او شوند، وگرنه با سوراخ شدن کشتي، همۀ اهل آن غرق مي‌شوند.

 امر به معروف و نهی از منکر نيز چنين نقشي دارد؛ اگر کسي بدي کند و ديگران مانع او نشوند، مصيبت آن گريبان همگان را خواهد گرفت و اگر کار خوبي در جامعه رواج يابد، همه از آن نفع مي‌برند. بنابراين کسي نمي‌تواند خود را جداي از جامعه تلقّي کند و بگويد به من مربوط نيست.

 

اهمیّت سورۀ عصر و نیم نگاهی به تفسیر آن

سورۀ مبارکۀ عصر، سورۀ عجیبی است. در صدر اسلام، مسلمانان وقتي با يکديگر برخورد مي‌کردند، پس از سلام، به جاي تعارفات معمول که بسياري از آنها ظاهرسازي و حتّي دروغ است، سورۀ عصر را مي‌خواندند:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏، وَ الْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ ، إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»[3]

آنها نه تنها اين سوره را قرائت مي‌کردند، بلکه با عمل به مفادّ آن، توانستند همۀ سختي‌ها ومشکلات را پشت سر بگذارند و سرانجام پيروز و سربلند گردند. البته حيف که قضاياي سقيفۀ بني‌ساعده اين حرکت اصيل را منحرف ساخت. به هرحال احوال‌پرسي مسلمان‌های صدر اسلام این‌گونه بود.

این سورۀ مبارکه، معاني بسيار عميق و گسترده‌اي دارد. اگر کسي در زندگي اين سوره را نداشته باشد، هيچ ندارد.

در ابتداي اين سوره، خداوند متعال به عصر قَسم خورده است. قسَم‌ در قرآن، به معناي اهميّت موضوع است. قرآن کريم هرجا بخواهد بر مطلبي تأکيد کند، قسم مي‌خورد. اين سوره با قسم آغاز مي‌شود و در ابتداي اين سوره، خداوند متعال به «عصر» قسم خورده است: «وَ الْعَصْرِ»

 

معاني کلمۀ عصر

دربارۀ اينکه معناي قسم به عصر چيست و «عصر» چه معنايي دارد، مفسّرين اقوال و احتمالات مختلفي را نقل کرده‌اند:

بعضي مراد از واژۀ «عصر» را «نماز عصر» مي‌دانند؛[4] بعضى به قرينۀ اينکه در ديگر آيات قرآن کريم، به اوقاتي از شبانه روز، مانند صبح و ظهر قسم ياد شده است، آن را اشاره به همان وقت «عصر» مى‏دانند. بعضي از مفسّران بزرگ گفته‌اند: مراد از واژۀ «عصر»، دوران و عصر پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» است. در برخي از روايات نيز کلمه «عصر» به معناي دوران ظهور، امامت و حکومت امام زمان«ارواحنافداه» تفسير شده است.[5] گاهي کلمۀ «عصر» را با ريشۀ لغوي‌اش معنا کرده‌‌اند که به مفهوم «فشردن» و فشار دادن است. وقتي پارچه‌اي را آب بکشيد و فشار دهيد، به اين کار در لغت عرب «عصر» گفته مي‌شود.[6] همۀ سعادت‌ها در طول زندگي، مرهون تحمّل فشار‌ها، سختي‌ها، تلاش و کوشش است.

البته معاني ديگري نيز دارد که شرح آن در اين مختصر نمي‌گنجد و ممکن است همۀ اين معاني اراده شود؛ چنان‌که الفاظ قرآن کريم، قالبي براي معاني عامّه است و همه را در خود جاي مي‌دهد.

 

زيان‌کاري همۀ انسان‌ها

به هرحال قرآن کريم به عصر قسم مي‌خورد و سپس با تأکيد مي‌فرمايد: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ»

همۀ انسان‌ها بدبخت و ورشکسته‌اند. به عبارت ديگر همۀ انسان‌ها عمر خود را می‌دهند و باید در ازاي آن، چيزي برداشت کنند و اگر برداشت نکنند، بدبخت هستند. کسی که هفتاد هشتاد سال عمر کند و از این عمر برداشت نکند، معلوم است که بدبخت و ورشکسته است. او سرمايۀ عمر را داده و در ازاي آن، چيزي تحصيل نکرده است.

 

نجات‌يافتگان از خسران

قرآن کريم می‌فرماید همۀ انسان‌ها ورشکسته‌اند، مگر یک دسته:

«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ».  

از دیدگاه قرآن کریم، «الَّذِينَ آمَنُوا» کسانی هستند که اعتقاد به توحید، نبوت، ولایت و معاد دارند. بر این اساس، شیعیان، مؤمنین مورد نظر قرآن هستند. امّا ایمان تنها کافی نیست و بر اساس «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات»، عمل بر طبق عقیدۀ ایمانی مکمّل آن است.

در قرآن کريم معمولاً هرجا بحث از ايمان شده، پس از آن بر عمل صالح نيز تأکيد شده است. یعنی ایمان منهای عمل صالح و نیز عمل بدون اعتقاد و ایمان، نتیجه ندارد. ايمان حقيقي، توأم با عمل محقّق می‌شود و عمل نیکو نیز در صورت متابعت عملی از ائمّۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» پدیدار می‌گردد.

قرآن کریم در سورۀ عصر می‌فرماید: همۀ انسان‌ها زیانکارند، به جز کسانی که دو بال برای پرواز خود مهیّا کرده‌اند: بال اوّل، متشکّل از «ایمان» و «عمل صالح» است و بال دوّم، «امر به معروف و نهي از منکر» می‌باشد: «و َتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبِْر»

به بیان روشن‌تر، نجات آدمیان از خسارت و زیان و رهایی آنها از شقاوت دنیا و آخرت، در گرو برخورداری از ايمان و عمل صالح از یک سو و پایبندی به فریضۀ مهمّ امر به معروف و نهي از منکر از سوی دیگر است. در واقع، کسی که اعتقاد راسخ به اسلام و تشیّع دارد و بر طبق آن اعتقاد، به انجام عمل صالح و نیکو می‌پردازد، حق ندارد نسبت به دیگران غفلت ورزد و با بی‌تفاوتی از کنار افراد جامعه بگذرد، بلکه چنین کسی موظّف است، با نظارت ملّي، نيکي‌ها را در جامعه منتشر و از زشتي‌ها جلوگيري نماید، وگرنه او هم دچار خسران خواهد شد. مسلمان‌ها بايد علاوه بر اينکه خود را ملتزم به انجام واجبات و اجتناب از گناه مي‌دانند، ديگران را نيز به انجام فرائض دینی مخصوصاً نماز، با جماعت و در مسجد تشويق کنند و افراد جامعه را از گناه، به خصوص دروغ، غیبت، تهمت و حقّ‌النّاس بازدارند.

 

نکوهش بي‌توجّهي به عمل صالح

آنچه مایۀ تأثّر است، اینکه، برخی از شیعیان، با وجود برخورداری از اعتقاد قوي و علیرغم اینکه شعار و اظهار آنان به تشیّع در حدّ مطلوبی است، در عمل، نقص دارند. شیعیانی که اعتقاد قلبی به ولایت دارند، دل آنان سرشار از محبّت اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌علیه» است، فریاد شهادت به ولایت با جملۀ نورانی «أشهد أنَّ علیاً ولیّ الله» در مأذنه‌های آنها بلند است و به قول شیخ انصاری«ره»، شهادت به ولایت را نه به قصد جزئیّت، بلکه به عنوان روح اذان و نماز، در اذان می‌آورند و با آن تبرّک می‌جویند، حیف است که در عمل، پیرو اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» نباشند.

متأسفانه امروزه آن طور که شایسته است، به نماز جماعت اهمیّت داده نمی‌شود و از این جهت مسجدها خلوت است. در کارهاي روز مرّه، سيرۀ ائمّۀ طاهرين«سلام‌الله‌علیهم» سرمشق زندگي بسیاری از مردم نيست. قانون مواسات و کمک به دیگران، فراموش شده است. فساد اداری، فساد اقتصادي و فساد اخلاقي در جامعه وجود دارد. وجود اختلاف طبقاتي، فقر، تبعيض، تجرّد و بیکاری جوانان، نشان‌گر بي‌توجّهي به دستورات اسلام و عمل نکردن به قوانین قرآن و عترت است.

 

پاداش عمل بر طبق دستورات قرآن و عترت

اگر انسان بتواند به دستورات روح‌بخش قرآن و عترت عمل کند و با دو بال«آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» پرواز کند، به ولایت حقیقی دست می‌یابد و از برکات آن بهره‌مند می‌گردد. رسيدن به ولايت و برخورداری از برکات آن، چندين مرتبه دارد: اوّلین مرتبه آن است که امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» و گاهي سایر معصومین«سلام‌الله‌علیهم» هنگام مرگ، بر بالين انسان حاضر مي‌شوند و او را نزد خود مي‌برند. در قيامت و هنگامی که سعۀ وجودی امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» مشهود است نیز به پيشاني او مهر ولايت زده مي‌شود و تحت لواي حمد که روي آن شعار «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»[7] مکتوب است، به سمت حوض کوثر رفته و به دست ولايت، از حوض کوثر مي‌نوشد. آب کوثر، پير را جوان، زشت را زيبا و درد را به سلامتي تبديل مي‌کند و اگر صفت رذيله‌اي در وجود شخص باقي مانده باشد، آن را از بين مي‌برد و از او يک انسان کامل مي‌سازد. سپس به سوي محشر مي‌رود. قيامتي که به تعبير قرآن شريف، پنجاه هزار سال است،[8] برای این شخص یک لحظه است و بعد هم به دنبال ولایت، به بهشت وارد مي‌شود. در بهشت نيز تا ابد، با ولايت محشور است.

 

لزوم تأسیس وزارتخانۀ امر به معروف و نهي از منکر

متأسّفانه در جامعۀ فعلی، مردم و دولت، آن طور که لازم است و تعالیم دینی بر آن تأکید دارد، به امر به معروف و نهی از منکر اهمیّت نمی‌دهند. لازمۀ اهمیّت به این فریضۀ مهم و لازمۀ عمل بر طبق نظر قرآن کريم، تأسیس يک وزارتخانه براي امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن می‌فرماید:

«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[9]

حکومت اسلامی باید وزارتخانه‌ای به نام امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد که امر به خیرات و واجبات و نهی از محرّمات کند و در اجتماع، سازندگی اخلاقي داشته باشد.

رسانه‌هاي فعلی نیز معمولاً امر به معروف و نهی از منکر ندارند و حتی گاهي هم در رسانه‌ها و هم در بین مردم، امر به منکر و نهی از معروف مشاهده می‌شود. 

 

پيش‌بيني‌ پيامبر اکرم(ص) راجع به امر به معروف و نهی از منکر

در روايتي[10] از پيامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» آمده است: «زماني فرا مي‌رسد که ميان جوانان و زنان فساد رواج پيدا مي‌کند و مسلمان‌ها امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنند. اصحاب گفتند: آيا چنين مي‌شود؟ حضرت فرمودند: آري و بدتر از آن؛ مردم امر به منکر و نهي از معروف مي‌کنند! اصحاب تعجّب کردند و باز گفتند: آيا چنين مي‌شود؟ حضرت فرمودند: آري، بلکه بدتر، جاي معروف و منکر عوض مي‌شود و منکر معروف و معروف، منکر تلقّي مي‌شود».

مشابه اين روايت را پیغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» پس از فتح مکّه، در حالي که حلقۀ خانۀ خدا را گرفته بودند، فرمودند: «إِنَّ عِنْدَهَا يَكُونُ الْمُنْكَرُ مَعْرُوفاً وَ الْمَعْرُوفُ مُنْكَرا»[11]

سلمان تعجب ‌کرد و ‌گفت: یا رسول الله! چنین چیزی واقع می‌شود؟ حضرت ‌فرمودند: آري.

امروزه وضعیّت امر به معروف و نهی از منکر به جایی رسیده است که بدحجابی و بی‌حجابی در جامعه فراوان است و گاهي همین گناه علنی مورد تحسین مردم واقع می‌شود! وضعیّت حجاب و عفاف، بسيار نامناسب است و همه ساکتند. فريضۀ بزرگ امر به معروف و نهي از منکر ترک شده و کسي به آن اهميّت نمي‌دهد. وقتي فروع دين را مي‌شمرند، دوشادوش نماز و روزه و حج، امر به معروف و نهي از منکر قرار دارد. مردم اشتياق فراواني براي حج دارند، امّا در برابر وظيفۀ امر به معروف و نهي از منکر ساکت و بی‌تفاوتند و بدتر از آن، گاهی مشوّق گناه و مانع انجام واجبات می‌شوند.

 

عواقب سهل‌نگاري در امر به معروف و نهي از منکر

بي‌توجّهي به فريضۀ امر به معروف و نهي از منکر، بسيار خطرناک است. به حضرت شعیب«عليه‌السّلام» خطاب شد که صد هزار نفر از قوم تو مستحق هلاکت و عقاب هستند و آنان را هلاک می‌کنیم. چهل هزار نفر از آنان، گناهکار و شصت هزار نفر افراد نیکوکار هستند. حضرت شعیب«عليه‌السّلام» گفت: خدایا! عذاب بدکاران که در اثر گناه آنهاست، خوب‌ها چرا عذاب مي‌شوند؟ خطاب شد: زيرا بدکاران اعمال زشت و ناپسند انجام دادند و خوبان، فقط نگاه کردند و در برابر اعمال آنان، بي‌تفاوت بودند.[12] بنابراين وقتي بي‌تفاوتي و بي‌توجّهي در جامعه‌اي حاکم شود، هنگام نزول عذاب، همه مبتلا می شوند و تر و خشک با هم خواهند سوخت. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می‌فرمایند:

«لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُم‏»[13]

امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، وگرنه افراد بد بر شما مسلّط مي‌شوند و هرچه دعا می‌کنید، مستجاب نمي‌شود.

 

شهادت به احياي امر به معروف و نهي از منکر در زیارات

در زیارت امام حسين«سلام‌الله‌علیه» می‌خوانیم:

«أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[14]

يا ابا عبدالله! شهادت می‌دهم قیام تو و اسارت عیال، برای زنده شدن نماز، احياي قانون مواسات، امر به معروف و نهی از منکر بود. «نماز» و «قانون مواسات» و «امر به معروف و نهی از منکر» را کنار يکديگر قرار داده‌اند و دستور داده‌اند که اين زيارت‌ها را در حرم مطهّر امام حسین«سلام‌الله‌علیه» یا ساير مشاهد مشرّفه بخوانيم. اين عبارت، معمولاً در اکثر زيارات، مخصوصاً در زیارات امیرالمؤمنین، امام حسین و امام رضا«سلام‌الله‌علیهم» آمده است که اهمیّت موضوع را می‌رساند.

متأسفانه «امر به معروف و نهی از منکر» با همۀ اهميّتي که دارد، در جامعۀ ما جايگاهي ندارد و بايد توجّه بيشتري به آن شود. اگر ملّتي مي‌خواهد عاقبت به خیر شود، اگر مي‌خواهد بر دشمنان داخلي و خارجي پيروز گردد، اگر مي‌خواهد دشمن بر او مسلّط نشود و خلاصه اگر می‌خواهد در دنيا و آخرت زندگی خوبی داشته باشد، بايد به صورت همگاني به قانون نظارت ملّي اهميّت دهد و هميشه امر به معروف و نهي از منکر در بین افراد آن ملّت زنده باشد.

 

 

پي‌نوشت‌ها

==================

1. آل‌عمران / 110

2. بقره / 143

3. عصر / 1 تا 3

4. ر.ک: مفاتيح الغيب(تفسير فخر رازي)، ج ‏32، ص 278

5. ر.ک: کمال الدين، ج 2، ص 656

6. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص 814

7. علل الشرائع، ج1، ص 165

8. معارج / 4 : «كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَةٍ»

9. آل‏عمران / 104

10. قرب الإسناد، ص 54

11. تفسير القمي، ج 2، ص 304

12. مشکاة الانوار، ص 51

13. نهج البلاغه،  نامه 47

14. کامل الزيارات، ص 203