عنوان: مسئله 28 و 29 و 30
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

مسئله 28:

إذا أدرك الإمام وهو في التشهد الأخير يجوز له الدخول معه بأن ينوي ويكبر ثم يجلس معه ويتشهد فإذا سلم الإمام فيقوم فيصلي من غير استئناف للنية والتكبير، ويحصل له بذلك فضل الجماعة وإن لم يحصل له ركعة.

این فرمایش را قبلاً فرمودند و ما هم ایراد داشتیم و ایراد ما این بود که در اصل کار روایت داریم و روایت صحیحه است و آن اینکه می‌بیند امام در تشهد آخر است، الله اکبر بگوید و بنشیند. در وقتی که نماز امام تمام شد، این شخص بلند شود و نمازش را بخواند. مشهور در میان فقها فرموده بودند با همان الله اکبر نماز بخواند. ما اصرار داشتیم که اینطور نیست و این فرمایش امام«سلام‌الله‌علیه» یک تفضّل است و درک یک ثواب است؛ لذا می‌تواند نیّت نماز کند و بنشیند و امام که تشهدش تمام شد، اول کار این است. در این موقع بلند شود و نمازش را بخواند. ما روایت خواندیم که روایت می‌فرمود: «و لا یعتدّ به»، به الله اکبر قبلی اعتنا نکند. ما اینگونه کارها را فضیلت دانستیم و اختلاف بالایی در میان فقهاست. حتی مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در مسئله چندین جا این مسئله را تکرار فرمودند. علی کل حالٍ اصل مسئله را فرمودند اما نه به یک نسق، بلکه گوناگون و من جمله اینجا.

این مسئله که الان خواندیم، سابقاً تکرار شد و مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» اول فتوا دادند و بعد گفتند در سجدۀ اول هم می‌تواند این کار را بکند. مأموم دید نماز تمام شده و امام به سجدۀ آخر رفته و این هم نیّت می‌کند و با امام سجده می‌کند و با امام تشهد می‌گوید و بعد بلند می‌شود و با آن الله اکبر، نمازش را می‌خواند. ما هم از نظر روایت و از نظر القاء خصوصیت قبول کردیم اما اینطور نیست که با آن الله اکبر بتواند نماز بخواند. گفتیم در هر دو صورت جایز است اما یک فضیلت و اخلاق است و یک ثواب است. اما وقتی جدای از امام جماعت شد، باید نمازش را بخواند. یعنی باید تکبیرة الإحرام بگوید و جلو برود.

این حرف دیروز ما بود که به مرحوم سیّد گفتیم و عجب اینست که مرحوم سیّد الان در مسئلۀ 29 غیر از آنکه در مسئلۀ 28 است، فرمودند.

 

مسئله 29:

إذا أدرك الإمام في السجدة الأولى أو الثانية من الركعة الأخيرة وأراد إدراك فضل الجماعة نوى وكبر وسجد معه السجدة أو السجدتين وتشهد ثمّ يقوم بعد تسليم الإمام ويستأنف الصلاة ولا يكتفي بتلك النية والتكبير ولكن الأحوط إتمام الأولى بالتكبير، الأول ثم الاستيناف بالاعادة.

مسئله همان مسئله است و فرقش اینست که در مسئلۀ 28 «إذا أدرك الإمام وهو في التشهد الأخير» بود و مسئلۀ 29 «إذا أدرك الإمام في السجدة الأولى أو الثانية من الركعة الأخيرة» است.

صورت اول را حسابی فتوا می‌دهند که با امام متابعت می‌کند و بعد با همان الله اکبر نماز می‌خواند. اینجا عرض مرا می‌فرمایند که با همان متابعت امام سجده‌ها  که می‌کند و تشهد می‌خواند. اما بعد اکتفا به این الله اکبر نکند و بعد بلند شود و خودش نمازش را بخواند. تقریباً یک تهافت در کلمات مرحوم سیّد دیده می‌شود و اتّفاقاً بزرگان مسئله را عنوان فرمودند. مثل‌ صاحب جواهر و شیخ انصاری در صلاة و مرحوم نراقی در مستند و امثال اینها. آنها هم اختلاف دارند. البته ندیدم کسی حرف مرا بزند اما در مصداق با هم اختلاف دارند. این کاری به مرحوم سیّد در عروه ندارد. مرحوم صاحب جواهر خیلی مفصل صحبت کرده اما این اختلاف هست. در یک جا می‌گوید با همان الله اکبر نماز بخوان و در جای دیگر می‌گوید نه، بلکه با الله اکبر جدید نماز بخوان. صاحب جواهر و مرحوم شیخ در صلاة تمسّک به روایات کردند. بعضی‌ها گفتند اکتفا کند به همان الله اکبر و تمسّک به روایت کردند. و بعضی‌ها گفتند «لایکتفی بهذا التکبیر» و تکبیرش را خودش دوباره بگوید و مرحوم سیّد در اینجا درحالی که قبلاً ‌هر دو قول را گفته بودند و روی هر دو قول فتوا داده بودند، اما اینجا از دو قولشان برمی‌گردند و در مثل تشهد می‌گویند اکتفا به الله اکبر و در مسجد سجده می‌فرمایند اکتفا به الله اکبر نکند بلکه خودش الله اکبر بگوید و ما جمع عرفی بین روایات کردیم و گفتیم این روایات می‌خواهد یک فضیلت بگوید و اما انسان را در نماز وارد نمی‌کند؛ چه اقتدا کند در تشهد و چه اقتدا کند در سجده و چه در بین آن اقتدا کند، اکتفا به همان الله اکبر کند. اما در اینجا صریحاً می‌فرماید در تشهد اکتفا کند به همان الله اکبر و ما در غیر تشهد اکتفا به الله اکبر نکند.

گفتیم دو دسته روایت داریم، یک دسته از روایت‌ها می‌گوید که می‌تواند اقتدا کند در وقتی که ببیند امام نمازش تمام است، حال یا در سجده باشد یا بین سجدتین باشد یا در تشهد باشد و یا در سلام باشد، آنگاه می‌تواند اقتدا کند و بعد هم به آن الله اکبر اکتفا کند. یک دسته از روایات هم می‌فرماید که در تشهد می‌شود اما در غیر تشهد نمی‌شود.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» دیروز قول را قبول نداشتد و امروز همان فرمایشی که دیروز قبول نداشتند، قبول می‌کنند و ما از روایات استفاده کردیم و بعضی از روایات را مفسّر روایات دیگر قرار دادیم و گفتیم این روایت‌ها در صدد اینست که یک فضیلت به این آقا بدهد. حال در سجده باشد یا بین سجدتین آخر باشد و یا در تشهد و سلام باشد. نیت می‌کند و می‌نشیند و نماز که تمام شد، الله اکبر این هم تمام شده و بلند می‌شود و نمازش را می‌خواند. روایات داشتیم که «و لا یعتدّ بهذا التکبیر».

علی کل حالٍ مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در مسئلۀ 28 یعنی «إذا أدرك الإمام وهو في التشهد الأخير» می‌فرماید اکتفا کند به آن الله اکبری که گفته است. اما در مسئلۀ 29: «إذا أدرك الإمام في السجدة الأولى أو الثانية من الركعة الأخيرة»، می‌فرمایند اکتفا نکند،‌ »ولا يكتفي بتلك النية والتكبير».

من خیال می‌کنم این عرض من جمع بین روایات است و امام«سلام‌الله‌علیه» می‌خواسته اگر کسی در رکعت آخر رسید، فضیلتی به دست آورد، بنابراین گفتند به عنوان تکبیرة الاحرام تکبیر بگو و با امام باش تا امام نمازش تمام شود و بعد بلند شو و نمازت را بخوان.

 

مسئله 30:

إذا حضر المأموم الجماعة فرأى الإمام راكعا وخاف أن يرفع الإمام رأسه إن التحق بالصف نوى وكبر في موضعه وركع ثم مشى في ركوعه أو بعده أو في سجوده أو بعده أو بين السجدتين أو بعدهما أو حال القيام للثانية إلى الصف، سواء كان لطلب المكان الإفضل أو للفرار عن كراهة الوقوف في صف وحده أو لغير ذلك، وسواء كان المشي إلى الأمام أو الخلف أو أحد الجانبين بشرط أن لا يستلزم الانحراف عن القبلة وأن لا يكون هناك مانع آخر من حائل أو علو أو نحو ذلك، نعم لا يضر البعد الذي لا يغتفر حال الأختيار على الأقوى إذا صدق معه القدوة وإن كان الأحوط اعتبار عدمه أيضاً، والأقوى عدم وجوب جر الرجلين حال المشي بل له المشي متخطيا على وجه لا تنمحي صورة الصلاة، والأحوط ترك الاشتغال بالقراءة والذكر الواجب أو غيره مما يعتبر فيه الطمأنينة حاله، ولا فرق في ذلك بين المسجد وغيره.

این مسئله هم مشهور در میان فقهاست، بلکه می‌بینیم که مثلاً محشین بر عروه در خصوصیّات ایرادهایی دارند و اما در اصل مسئله ایراد ندارند.

مسئله اینست که وارد شد و دید امام در رکوع است. می‌بیند اگر اقتدا کند به رکوع امام نمی‌رسد و نرسیدنش هم برای اینست که دور از امام جماعت و دور از صف است. در اینجا می‌تواند اقتدا کند و در مسئلۀ بعد می‌فرماید می‌تواند در رکوع راه رود و بالاخره خودش را به امام برساند، درحالی که مثلاً چندین متر دور از امام است، اقتدا می‌کند و کشان کشان همینطور که در رکوع هست، می‌رود تا به امام برسد. می‌فرمایند نمازش درست است.

بعد اختلاف‌های جزئی و اعتقادی هست. مثلاً کسی می‌گوید می‌تواند راه برود و دیگری می‌گوید باید پا را بکشاند و دیگری می‌گوید باید زیاد فاصله نباشد و دیگری می‌گوید خواه فاصله باشد یا نباشد. بالاخره این اختلاف‌ها هست، اما اصل مسئله دلیل دارد و دلیلش هم قویست و اطلاق این روایت‌ها به ما می‌گوید که انسان می‌تواند اگر دور از رکوع است و می‌بیند که امام از رکوع بلند می‌شود، از دور اقتدا کند تا کم کم راه رود و خودش را به صف‌ها برساند.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» یک قید می‌زنند به شرط اینکه انحراف از قبله پیدا نکند. این در روایت نیست بلکه از خود درآورده است. برای اینکه می‌بیند اگر قبله انحراف پیدا کند، نماز باطل است. اما به مرحوم سیّد می‌گوییم نه، خواه انحراف پیدا کند و خواه نکند، خواه قدم بردارد و خواه برندارد و پا را بکشاند یا نکشاند، امام سر از رکوع بردارد یا برندارد، روایت به خوبی دلالت دارد اقتدا کند در وقتی که می‌بیند اگر بخواهد متصل شود، امام سر از رکوع برمی‌دارد. بنابراین در حال انفصال می‌تواند اقتدا کند.

مشهور فرمودند و این جزئیات را نفرمودند، لذا می‌بینیم که همۀ محشین بر عروه اصل مطلب را قبول دارند اما در جزئیاتی اختلاف دارند و نمی‌توانند فتوا دهند و احتیاط می‌کنند. احتیاط‌هایی که مربوط به فقه و فتوا نیست.

بالاخره مسئلۀ آخر اینست که اگر کسی مثلاً وارد مسجد شد و دید امام جماعت به رکوع است. در همان جا اقتدا کند و کشان کشان و قدم قدم خودش را به امام برساند. حال هروقت که ت به امام برسد و این فاصلۀ بین امام و مأموم اشکال ندارد.

ما در این فتوا را هم مثل فتاوای دیگر جملۀ «و لا یعتدّ به» را می‌آوریم. می‌گوییم این کار یک فضیلت است و اسلام می‌بیند این اگر اقتدا نکند، به جماعت نمی‌رسد، برای اینکه فضیلت پیدا شود، اقتدای از دور می‌کند و قدم قدم برمی‌دارد تا به امام برسد. وقتی به امام رسید، امام سر از رکوع برداشته و این نمازش را نخوانده است. این الله اکبر، الله اکبر فضیلتی بوده است و ما عقیده داریم همۀ این روایت‌ها مفسّر دارد و مفسّرها هم ظاهرالدلاله است و همۀ این روایت‌ها که خلاف قاعده و خلاف جماعت است و من جمله روایت آخر را،‌ حمل می‌کنیم بر اینکه نیّتی که می‌کند نیّت نماز نباشد بلکه یک استحباب باشد. اسلام گفته برای اینکه یک فضیلتی را درک کنی، از دور اقتدا کن و بعد که اقتدا کردی و راه رفتی و به رکوع امام نرسیدی، همه را رها کن و به رکوع بعدی اقتدا کن. من خیال می‌کنم عرض من خوب باشد و تقریباً در پنج شش جا این عرض را دارم و به همۀ بزرگان می‌گویم اینکه شما فتوا می‌‌دهید که وارد نماز شد و به الله اکبر اکتفا کند، اینطور نیست و در هر پنج شش جا وارد نماز نشده است. اسلام یک امر مستحبی به او داده است برای اینکه ثواب ببرد و اما اینطور نیست که ده متر فاصله به جماعت بگوید الله اکبر و این الله اکبر نماز جماعت باشد، بلکه الله اکبر فضیلتی است و نباید اعتنا به این الله اکبر کند و باید ثوابی از خدا بگیرد و از دور اقتدا می‌کند و کشان کشان و قدم قدم خودش را به امام می‌رساند و امام سر از رکوع برداشته و این هم نماز نخوانده و یا نماز فرادا می‌خواند و یا صبر می‌کند و به رکوع بعدی امام اقتدا می‌کند.

و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد